جستجو
Back to all

احساس ارزشمندی ولیاقت

احساس ارزشمندی ولیاقت

احساس لیاقت..

اگر از شما بپرسم که احساس لیاقت چیست قطعاً جوابی برای آن ندارید. یا اگر دارید غیر از

این است که خود را جانشین ارباب جهان بدانید. چند بار پیش آمده که خود را در آینه ببینید و تحسین کنید؟به خود و خداوند ببالید که چنین شخصیتی را خلق کرده است؟ چند بار خود را به صرف نوشیدن قهوه یا ..دعوت کرده اید؟ چند بار برای خود جشن گرفته اید؟چند بار برای خود یک لباس نو و جدید گرفته اید؟ چند بار پیش آمده که خود را محدود کنید و در هر جمع و مهمانی حضور پیدا نکنید؟چون میدانید از افراد حاضر در آن جمع چیزی یاد نمیگیرد ؟احساس لیاقت یعنی اینکه خود را لایق بهترین ها بدانید بدون در نظر گرفتن اینکه کجای این کره خاکی هستید و کجا متولد شده اید.ویا در کدام شهر و دیار و کدام خانواده بزرگ شده اید. احساس لیاقت چیزی نیست که آن را آموزش ببینید بلکه بخشی از وجود شماست که آن را گم کرده و از وجود آن مطلع نیستید. در طی سالیان سال از زمان کودکی تابحال به هر طریقی از طرف خانواده . جامعه . رسانه و...

سرکوب شده ایم و به ما گفته شده که باید سربه زیر باشیم و به حق خود قانع.حق ما همین شرایطی ست که در آن هستیم. در سرنوشت ماست که فقیر و ضعیف باشیم وقتا عمر داریم به همین روال زندگی کنیم. اگر هم قصد داشتیم دست به حرکت یا اقدامی بزنیم که خلاف این دیدن ها و شنیده ها بود به شدت سرکوب می‌شدیم. این شنیده ها و دیده ها آنقدر همراه مابود و تکرار شد که بخشی از باور ماشد و به ناچار آنها را پذیرفتیم. جالب اینجاست که اگر کسی را می‌دیدم که خلاف آنچه که ما باور داشتیم زندگی میکرد ولی نتایج دلخواه مارا بدست آورده بود. خود را با نتایج و شرایط او مقایسه میکردیم و در نقطه مقابل اورا مسخره میکردیم و نتایج او را فقط داشتن شانس می‌دانستیم.خود من سالها با این باور که لایق درآمد ،شغل ،رابطه و... خوب نیستم زندگی می‌کردم. حتی در رابطه عاطفی باور های خوبی نداشتم و اگر دختری زیبا را می‌دیدم با خودم میگفتم که این قطعاً با کسی بهار از من رابطه دارد.و من هیچ نقطه مثبتی ندارم که در رابطه با او به خودم ببالم. این تفکر و نحوه باور نه فقط در رابطه بلکه در همه موضوعات زندگی من دیدن میشد. با این باور هیچقپ به نتیجه یرمثبت و دلخواهم نرسیدم با توجه به همه تلاش هایی که میکردم.مثال در رابطه عاطفی همه ویژگی های مثبت برا برای جذب یه رابطه خوب را داشتم ولی چون خود را لایق همراهی با یک دختر زیبا نمی‌دانستم هیچقوت موفق به جذب یه رابطه خوب نشدم. اما زمانیکه فکر کردم شاید این ایراد از من است که نمیتوانم در هیچ جنبه ای از زندگی به نتیجه دلخواهم برسم ،تصمیم گرفتم تمام شنیده ها و دیده هایی که با آنها بزرگ شده بودم را دور بریزم و با منطق خودم زندگی کنم. آرام آرام شرایط تغییر کرد و نشانه هایی کوچک در بخش بخش زندگیم نمایان شد.احساس لیاقت پایه و اساس اعتماد به نفس است. در بخشی دیگر مفصل در مورد اعتماد به نفس صحبت میکنم ولی الان میخواهم بگویم اعتماد به نفس و احساس لیاقت مکمل یکدیگر هستند و نمیتوان این دو را از هم جدا کرد.چون زمانیکه شما احساس لیاقت این را در خود ببینید که جانشین خداوند را در خود ببینید نشانه های برایتان اتفاق میفتد که به شما اعتماد به نفس میدهد پس احساس لیاقت و اعتماد به نفس مکمل یکدیگر برای اقدام کردم و رشد و قدرت گرفتن هستند.احساس لیاقت یعنی نپذیرفتن سنتی که از پدرانتان به شما ارث رسیده. یعنی تغییر نگرش یعنی فکر کنید که دلیل خلقت شما چه بوده. اگر خداوند شما را خلق کرده و اختیار این را به شما داده که با استفاده از قدرت ذهن به هرچه میخواهید برسید و سما را جانشین برحق خود خطاب کرده منطقی ست که شما با همان راه و روش پدرانتان زندگی کنید؟!به نظر من که واقعا مسخره است، اینکه خود را محکوم کردم که در همه این سالها با باورهای محدود کننده زندگی کنم و خود را در محیطی بسته حبس کنم و نتوانم از باران نعمت های چ ایده ها و اتفاقات خوب استفاده کنم فقط به این دلیل که باور کرده ام انسان لایقی نیستم. واقعاً فکر کردم به این موضوع ناراحت کننده است.و حال خوشحالم که موفق به شناخت این نقص در درونم شده ام چون فکر میکنم که پی بردن به همین موضوع که این نگرش اشتباه بوده خود نیمی از موفقیت است.شما برای اینکه بتوانید یک مدل موفق باشید باید حس متفاوت بودن را به مخاطب انتقال دهید و این اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه باور کنید هرچیزی که در آسمان ها و زمین و میان آنهاست برای شما ساخته شده که با استفاده از آنها به هر چیزی که میخواهید برسید. ما به دنیا نیامدیم که فقیر و سرافکنده بمیریم.ما به وجود نیامدیم که حسرت داشته های دیگران را بخوریم. با اینکه توانایی این را داریم که نتایجی بزرگ تر از هر کسی را بدست بیاوریم.احساس لیاقت به شما یادآوری میکند که این شخصیت ناب چه نیازهایی دارد و باید انتخاب کنید که میخواهید چه کسی باشید. و به محض اینکه این تصمیم را بگیرید جهان به شما نشانه هایی میدهد که به شما ثابت کند موقعیت های زیادی برای افرادی که خود را لایق میدانند وجود دارد.و اینجاست که اعتماد به نفس در شما زنده میشود و جسارت عملی کردن ایده هایی که به شما الهام میشود را پیدا می‌کنید.فقط و فقط هرروز باید به خود یادآوری کنید که لایق بهترین ها هستید و به چیزی کمتر از بهترین قانع نباشید..من تو را که در حال خواندن این متن هستی را نمی‌شناسم اما این را خوب میدانم که بسیار ارزشمند هستی و ویژگی هایی داری که منحصر به فرد هستند اما آنها را گم کرده و نمیشناسی.این لیاقت را درخود ببین که هرچه میخواهی را باید داشته باشی یاد آوری کن که جانشین خداوند هستی. اصلا مهم نیست مردم در مورد تو چه قضاوت هایی میکنند مهم این است که به خود خواه ترین شکل ممکن خود را پادشاه بنامی و لایق همه خوبی ها بدانی. بعد خواهی دید که چه اتفاقات و شرایطی را تجربه خواهی کرد.

نظرات
درج نظر Close
This is a sample comment for this blog post
بسیار عالی با تشکر از جناب نظری
اگر امکان داره بازم از این متن ها بارگزاری کنید